سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پسر آدم را با ناز چه کار که آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار . نه روزى خود دادن تواند و نه تواند مرگش را باز راند [نهج البلاغه]

به نام تو

ارسال‌کننده : هاجر در : 89/4/25 1:31 عصر

به نام تو
سپاست ای توانا
که بار دیگر،امانم دادی،زبانم دادی،و توانم دادی تا سپاست را بیاغازم و طرحی دیگر دراندازم
ای بیرون از فکرت کائنات
ای نگارخانه هستی سایه یی از قلم تو
ای همه روزی خواران بر خوان کرم تو
ای حیات بخش
بسا کسان که سخنی گفتند و در خاک خفتند
ای هستی بخش کرامت فرمودی و فرصتم بخشودی
اینک چگونه سپاست توانم؟که همه آفریدگان ازل تا ابد شکرت نتوانند
ای آنکه تا به نامت قلم می زنم اشکم را فرو می ریزی؛جز اشک عاشقانه چه ره آوردی در پیشگاه تو دارم
چه کنم؟عاشقم و جز قطرات اشک ارمغانی ندارم
اشکم نثارت باد اگر بپذیری....




کلمات کلیدی : نام تو، سپاس، شکر